بررسی تطبیقی حمزه نامه با حمزة البهلوان: منشأ قصّه، شخصیّت اصلی، محتوا و گونه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران

2 استادیار بخش زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران

3 دانشیار بخش زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران

چکیده

یکی از مشهورترین قصّه‌های عامیانۀ فارسی، «حمزه‌‌نامه» یا قصّۀ امیرالمؤمنین حمزه است. ترجمه‌ به زبان‌های دیگر،  تهیّة نسخۀ مصوّر به دستور اکبرشاه هندی و داشتن آدابی ویژه برای نقل این قصّه، نشان دهندۀ اهمیّت آن برای مردم و شاهان در برهه‌ای از تاریخ است. اصل این داستان عربی است و «حمزة­البهلوان» نام دارد و شخصّیت اصلی قصّه، پهلوانی خیالی است. این قصّه و شخصیّت اصلی قصّه، تحت تأثیر داستان‌هایی مانند رستم و اسفندیار که در شبه جزیره برای مردم نقل می‌شد، ساخته و پرداخته شده­است و شخصیّت «حمزة­العرب»، بدیل عربی رستم است که ایرانیان برای فروکاستن و حتّی از میان بردن حس نژادپرستی خود به این پهلوان خیالی، نام او را تغییر داده‌اند و در نتیجه، شخصیّت داستانی تحریف شده­است. بهتر است «حمزه‌نامه» را قصه‌ای پهلوانی بدانیم، نه یک قصّۀ شبه­تاریخی یا حماسۀ مشهور دینی یا حتی رمانس؛ امّا قصّۀ «حمزة­البهلوان» جزو آثار «ادب­الشّعبی» و «السّیرة­الشّعبیّة» است. در ادبیّات عرب، «ادب­الشّعبی» در برابر ادب رسمی قرار می‌گیرد. در «ادب­الشّعبی» متن مکتوب وجود ندارد؛ بنابراین به تعداد شنوندگان، راوی پدید می‌آید. بخشی از «ادب­الشّعبی» در اصطلاح ، «السّیرة­الشّبیّة» نام دارد. «السّیرة­الشّعبیّة» از دل «ادب­الشّعبی» می‌جوشد و ضمن بهره­مندی از امکانات افسانه‌های خیالی و پهلوانی از پالایۀ اعتقادات اسلامی می­گذرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

A Comparative Study of Hamze Nameh and Hamzat-il-Bahlavan Origin, main character, content and type

نویسندگان [English]

  • Rashid Khoadmi afshari 1
  • Abdollah Toloeiazar 2
  • Mohammad amir obaydinia 3
1 Ph.D. Candidate of Persian Language and Literature, University of Urmia, Iran
2 Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature, Faculty of Literature and Humanities, University of Urmia, Iran
3 Associate Professor, Department of Persian Language and Literature, Faculty of Literature and Humanities, University of Urmia, Iran
چکیده [English]

1. Introduction
Stories have a large readership and are of high significance in folklore studies. Therefore, studies addressing them carry relevance not only to folklore studies but also to different fields of study such as anthropology, cultural studies and sociology. One of the well-known and popular folklore stories is Amir-al-Muminin Hamzeh. Although a few studies have been conducted on it, they are open to criticisms on several grounds.
One such criticism is that the Arabic root or origin of story is overlooked except in an Arabic paper by Mustafa Al-bakur (1386) and in ‘Iran’s Folklore’ (…… 2009). Others (e.g., Farrokhi, 1389) have either taken the root as Iranian or have not touched upon the issue (e.g., Zargoush, 1389). Such a negligence and inconsistency has resulted in ambiguities, confusions, controversies and sweeping generalizations.
The relationship between Farsi and Arabic versions of this story is something beyond a mere from-Arabic-to-Farsi translation. Consequently, it is necessary to take into consideration the cultural exchange of Iranian people with their southern and western neighbors. Additionally, it is equally essential and useful to compare Iranian and Arabic folklore (Adab-al-Shaabi). Both were taken into account in the current study.
 
2. Methodology
This research is descriptive in nature. For the purposes of this study, Arabic (four volumes) and Farsi (two volumes) versions of Hamzat-il-Bahlavan were studied. As a library research, works and research studies addressing Arabic Folklore (Adab-al-Shaabi) were also included.
 
3. Findings and discussion
Findings of this study indicate that the Farsi Hamzeh-Nameh is in fact an Arabic story; it is neither Indian nor Iranian. Despite its Arabic origin, there are historical documents suggesting that Arab storytellers have been affected by Iranian epics. More specifically, stories about Iranian hero, Rostam, have been transferred by Arab storytellers into Hamzat-il-Bahlavan. Interestingly enough, Hamzat-al-Arab is the Arabic hero for Iranian Rostam.
It was also found that in Farsi translation, the main character (i.e. Hamzat-al-Arab) has been changed into a religious one. In other words, the main Arab character in the Arabic version has been replaced by another character—a religious one; Hamzat-al-Arab has been replaced by Amir-al-Muminin Hamzeh. The latter character is Prophet Muhammad’s uncle. The rationale for this change is racial. Since the original Arab hero (i.e. Hamzat-al-Arab) defeats Iran’s king in a battle, it would be less humiliating and offensive to depict Amir-al-Muminin Hamzeh as the winner since he is the uncle of the Holy Prophet. In other words, Amir-al-Muminin Hamzeh’s affiliation to Prophet Muhammad—the holiest man for Muslim Iranians— makes this defeat less humiliating to the Iranian reader.
Arabic and Farsi resources, materials and texts revealed that it is futile to look for the creator(s) or writer(s) of this work. It is the content, according to an old eastern tradition, that matters most. 
Findings are used to argue that Hamzeh-Nameh or even Hamzat-al-Arab is a folklore story of a hero only.  Hamzat-il-Bahlavan, in fact, is a work of Arab supremacism against Iranians.
 
 
 
4. Conclusion
In this study, it was concluded that unlike the perception of many Iranians, Hamazeh-Nameh is Arabic in its root and origin even though it has been under the influence of Iranian epics. When getting translated from Arabic to Farsi, several important changes pertaining to characters and events have been intentionally made to it. This story is not a religious or historical epic; rather, it is a folklore of a hero.
 
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Hamza Nama
  • Hamza Al-Bahlawan
  • folk tales
  • Adab Al-Sha'bi and Al-Sirat Al-Sha'bey
- آموزگار، ژاله. (1390). زبان فرهنگ اسطوره. چاپ سوم. تهران: معین.
- آیدنلو، سجاد. (1393). «مشابهات حماسۀ ارمنی دلاوران ساسون و شاهنامه». جستارهای ادبی. دانشگاه فردوسی مشهد. شمارۀ 185، صص1-42.
-ابراهیم، نبیلة. (1992) «خصوصیات الإبداع­الشعبی». فصول. الهیئة المصریة العامة الکتاب. العدد 39-40، صص 6-82 .
- الامیرحمزة­البهلوان (حمزة­العرب) ، الجزء الاول و الثانی. (1985). بیروت: دارالکتب العلمیّه.
- الامیر حمزة­البهلوان (حمزة العرب) ، المجلد الثالث و الرابع. (1927). بیروت: مکتبه صادر.
- الهامی، داوود. (1364). «دویست سال پیکار برای استقلال و آزادی: قیام حمزه قهرمان سیستانی». درس‌هایی از مکتب اسلام. شمارۀ 8، صص 31-37.
- بروب، فلادیمیر. (1989). «الأدب­الشعبی:المنشأ والأصول». ترجمۀ ابراهیم قندیل. ادب ونقد. قاهره. العدد53، صص54- 62.
- بهار، مهرداد. (1393). از اسطوره تا تاریخ. چاپ هشتم. تهران: چشمه.
- بیر،گیلیان. (1386). رمانس. ترجمۀ سودابه دقیقی. تهران: مرکز.
- پارسانسب، محمّد. (1388). «بن‌مایه: تعاریف،گونه‌ها، کارکردها و ....». نقد ادبی. شمارۀ 5، صص 7-14.
- الحجاجی ، احمد شمس­الّدین .(1991). مولدالبطل فی السیره الشعبیه.بی­جا:دارالهلال.
- حمزه‌نامه (قصّۀ امیرالمؤمنین حمزه). (1362). تصحیح جعفر شعار. چاپ دوم. تهران:کتاب فرزان.
-خورشید، فاروق. (1988). «السّیرة­الشّعبیّة­العربیّة». عالم الفکر. المجلّد التاسع عشر. العدد الثانی، صص 249-278.
- دشتی، سیّد محمّد. (1378). «قصه‌های عامیانه در عصر صفوی». ادبیات داستانی. شمارۀ52، صص 10-17. 
- ذکاوتی قراگزلو، علیرضا. (1378) قصه‌های عامیانۀ ایرانی. تهران: سخن.
- رستگار فسایی، منصور.(1389). انواع نثر فارسی. چاپ دوم. تهران: سمت.
- سرکاراتی، بهمن. (1385). سایه‌های شکارشده. چاپ دوم. تهران: طهوری.
- سیپک، ییری. 1393). ادبیات فولکلور ایران. ترجمۀ محمد اخگری. چاپ چهارم. تهران: سروش.
- شمس، محمّدرضا. (1380). «بررسی چهار قصۀ عامیانۀ ایرانی». پژوهشنامۀ ادبیات کودک و نوجوان. شمارۀ 27، صص 25-33 .
- غروی، مهدی. (1348). «حمزه­نامه: بزرگ­ترین کتاب مصّور فارسی». هنر و مردم. شمارۀ 85 ، صص31-34 .
- غلامحسین‌زاده، غلامحسین؛ ذوالفقاری، حسن؛ فرّخی، فاطمه. (1389). «ساختارشناسی بن‌مایه‌های حمزه‌نامه». نقدادبی. شمارۀ 11و12، صص205-232.
- فتوحی، محمود.(1387). نظریۀ تاریخ ادبیات. تهران: سخن.
 - فردوسی، ابوالقاسم. (1376). شاهنامه، جلد6. به کوشش سعید حمیدیان. تهران: قطره.
- فلاح رستگار،گیتی. (1355). «جهان پهلوانی». جستارهای ادبی. شمارۀ 48، صص730-756 .
- محجوب، محمّدجعفر. (1386). ادبیات عامیانۀ ایران، جلد اوّل و دوم. به کوشش حسن ذوالفقاری. چاپ سوم. تهران: چشمه.
- مکارم شیرازی، ناصر و همکاران. (1384). تفسیر نمونه، جلد دوازده. چاپ چهلم. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
- مفتخری، حسین. (1380). « قیام حمزة بن آذرک خارجی در سیستان و خراسان (179تا213 ه.ق)». رشد آموزش تاریخ. شمارۀ 7، صص41-49.
- میرصادقی، جمال. (1394). ادبیات داستانی. چاپ هفتم. تهران: سخن.
- میرعابدینی، حسن. (1387). سیر تحول ادبیات داستانی و نمایشی (از آغاز تا1320شمسی). تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
- هانوی، ویلیام. (1377). «یک دریچه، دو نگاه: رمانس‌های کهن ایرانی». ترجمۀ یعقوب آژند. ادبیّات داستانی. شمارۀ49، صص72-78 .
- یونس، عبدالحمید. (1380). «الأدب الشعبی عند ابن خلدون». المجلّة. العدد 49، صص 39-47 .