2024-03-29T11:14:37Z
https://jcl.uk.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=351
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
خوانش تطبیقی تاریخ نگاری منظوم در مدایح ابن هانی و امیر معزی (مطالعه موردی: مضامین، ساختارهای ادبی و تصاویر شاعرانه)
فروغ
الهی
به طورکلی تاریخ نگاری منظوم یا ثبت وقایع تاریخی در شعر شاعران عرب و ایران، جایگاه ویژهای داشته است؛ امّا این امر در عصر عبّاسی به نحو گسترده و متفاوتی در ادب عرب ظهوریافته و شاعران ایرانی نیز در این دوره، به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با شعر و ادبیّات عرب پیداکرده اند، در ثبت وقایع تا حد زیادی متأثر از بزرگان شعر و ادب عرب بودهاند. بر این اساس، مدایح تاریخی امیر معزّی را که بهعنوان یک شاعر درباری که در لغت، تصاویر شعری و مضمون متأثر از شعرای عرب و از جمله متنبی است، میتوان از جنبههای مختلف با مدایح تاریخی ابن هانی که او نیز از متنبی تأثیر پذیرفته و ملقب به متنبی مغرب است، مقایسهکرد. وی بسیاری از مضامین مدایح خود را به صورت مستقیم و آگاهانه، از طریق مطالعه و تسلط بر اشعار برخی از شاعران عرب هم عصر یا پیش از خود یا غیرمستقیم و ناآگاهانه، با تأثیر پذیری از برخی شاعران ایرانی همعصر یا پیش از خود، از شاعران عرب اخذ کرده و در تعدادی از قصاید خود، طرح کلی، ساختار عمومی و مضامین و تصاویر شعری قصاید عربی را رعایت کرده است. در این پژوهش، با بررسی و مقایسۀ مدایح تاریخی این دو شاعر، ضمن بیان وجوه اشتراک و افتراق آنها در مضون، ساختار و تصاویر شعری، جایگاه هریک از آنها در ثبت وقایع تاریخی عصر خود، نشان داده شده است.
ابن هانی
امیر معزی
مدح
تاریخ نگاری منظوم
2018
08
23
1
19
https://jcl.uk.ac.ir/article_2084_f098d8b494aaf659dc3ce80fc2133150.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
کاربرد دینی و ادبی و هنری حروف مقطعه قرآنی در ادب پارسی
غلامرضا
حیدری
به مجموعة حروف الفبایی که یک یا چند حرف از آن ها، به شکل و ترکیبِ (الر، الم، المر، المص، حم، حمعسق، ص، طس، طسم، طه، ق، کهیعص، ن، یس) در ابتدای 29 سوره از سوَر قرآن قرار دارند، حروف مقطعه میگویند. با وجودِ اسرارآمیز بودنِ این حروف، مفسّران و قرآنپژوهان به تشریح و تفسیر این حروف پرداختهاند و در این زمینه، نظرها و اقوال متنوعی دارند. شعرا و نویسندگان در ادب پارسی، با عنایت به شکل، حالت و ویژگی حروف مقطعة قرآنی و با تکیه بر ارزش های دینی، اعتقادی، تعلیمی، بیانی و بلاغی این حروف، ضمن بیان فضایل، مفاهیم، محتوا، آموزهها و حکایات سوَر مربوط به آن، با جلوههای هنری و ادبیِ اقتباس، دَرج، تلمیح و... دست به مضمون آفرینی های بکری زدهاند و با خَلق ترکیبات، تعابیر و تصاویرِ نغز، از علایمِ ظاهری حروف، به نحو مطلوب، بهره بردهاند و وقتی این تصاویر، مضامین، تعابیر و ترکیباتِ برساخته از حروفِ مقطعة قرآنی و حروف الفبای پارسی را، با چاشنی ایهام، جناس و دیگر آرایههای ظریفِ ادبی درآمیختهاند، ملاحتِ آن را بیشتر نمودهاند. در این مقاله، سعی کردهایم ضمنِ گذری کوتاه به دیدگاه های مفسّران، قرآنپژوهان و محققان دینی نسبت به حروف مقطعة قرآنی، با ارائة شواهد شعری و نثری از ساختارها و کاربردهای مشترک و مختلط هنری، ادبی و دینیِ هر دو مقولة حروف در ادب پارسی، جایگاه این حروف را، در خَلق تعابیر و مضامین ادب پارسی، بیشتر بنمایانیم.
"حروف مقطعه"
"حروف الفبا"
"ادبیات پارسی"
"تفاسیر"
2018
08
23
21
51
https://jcl.uk.ac.ir/article_2085_ce70816e2e5cbbf87c5f480b8fc95374.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
کاوشی در تطابق آرایِ کلامی ِ شمس تبریزی و محمّد غزالی
محمد
خدادادی
فاطمه
محمدی عسکرآبادی
در مباحث کلامی معمولاً مواردی که در آن دیدگاه یک متکلّم با یک عارفِ شناخته شده و صاحب نظر کاملاً مطابقت داشته باشد، تقریباً بسیار اندک است. در این میان، شباهتهای چشمگیری میان آرای کلامی شمس تبریزی، عارف نامدار قرن هفتم و امام محمد غزالی، متکلّم مشهور سدة پنجم هجری دیده میشود که تا کنون از دید محققان پنهان مانده و به آن پرداخته نشده است. در این پژوهش با مطالعة آثار شمس و غزالی، دیدگاههای کلامی آنها را احصاء نموده و سپس به بررسی میزان تطابق این دیدگاهها پرداخته ایم. به اعتقاد هر دو آنها، رابطهای مستقیم بین ایمان و معجزه وجود ندارد؛ بلکه ایمان حقیقی را منوط به داشتن معیارهای خاصّی میدانند. در مبحث «جبر و اختیار» در پی عرضة راهی میانه، برای بر پا سازی شالودة نظام فکری خود هستند. و در مبحث «حدوث و قدم» ذات و صفات الهی، قائل به بینونیّت ذاتی میان ذات و صفات الهی نیستند. همچنین هر دو ایشان در پی اثبات این مدعا هستند که رؤیت الهی مستلزم قبول تجسیم و جسمانیت و پذیرش کمیّت و مقدار برای ذات اقدس اله نیست و با ترسیم دقیق ماهیّتِ رؤیت، راهی میانة دو حوزة افراط گرایانة حشویه و تفریط گونة معتزله را تبیین کردهاند.
ادبیات عرفانی
علم کلام
شمس تبریزی
امام محمّد غزالی
2018
08
23
53
72
https://jcl.uk.ac.ir/article_2086_9ea0bcb413b2b71692c689d74bd2497f.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
بررسی تطبیقی تأویلات آیه نور در دیدگاه ابن عربی و مولانا
محمدرضا
ساعدی رودی
محمّدرضا
صرفی
عنایت الله
شریف پور
چکیده آیة نور، از جمله آیاتی است که تمثیلی اعجاب انگیز دربارة حقیقتی متعالی و ماورایی دارد. در این تمثیل زیبا، رموز و نهفتگی هایی موجود است که گاه لازم می آید با زبانی نمادپردازانه به بیان آن پرداخته شود. عرفان اسلامی در پرتو کتاب آسمانی قرآن، روایات و احادیث معصومان(علیهم السّلام)، در مباحث هستی شناسی و توحید، سرشار از غنای فکری و ژرف اندیشی است که هر بار با دقّت و تأمّل در این معارف، افق های جدید و فضاهای گسترده تری، مکشوف و مفتوح می گردد. برخی از این مفاهیم، در نتیجة جذبه و الهام است و برخی جنبة استدلالی و توصیفی دارد که در ساحت آموزه های قرآنی و دینی حاصل می شود. چند واژه که در این آیة شریفه، محور اصلی موضوع است: نور، مشکات، مصباح، زجاجه، شجره، زیتونه، لاشرقیه و لاغربیه می باشد. دلالت های لفظی، استعاری و تمثیلی متعدّدی در واژگان مذکور، موجود است. این مقاله به منظور بحث و تحلیل تعابیر مطرح شدة مربوط به آیة نور با تکیه بر آثار ابن عربی و مولانا، هم چنین تحلیل های صاحب نظران، نوشته شده است و سپس به توصیف و تحلیل پرداخته ایم.
"قرآن"
"آیۀ نور"
"نور"
"ابن عربی"
"مولانا"
2018
08
23
73
95
https://jcl.uk.ac.ir/article_2087_e72571840b34384457c48b86da974a84.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
بررسی تطبیقی «کارگفت های» بکار رفته در لالایی های دو فرهنگ کلامی فارسی و انگلیسی
آزاده
شریفی مقدم
پردیس
شریف پور
مطالعۀ حاضر با هدف کلی مقایسۀ انواع کارگفتهای گفتاری در دو فرهنگ کلامی فارسی و انگلیسی انجام گرفتهاست. نتایج حاصل از مقایسۀ دادهها نشان داد که انواع کارگفت در لالاییهای هر دو زبان مشاهدهشد که به نسبت فراوانی به ترتیب شامل کارگفتهای ترغیبی (مستقیم و غیرمستقیم) و عاطفی، اظهاری، تعهدی و اعلامی میباشد. هر دو زبان کنشهای عاطفی در لالاییها را بصورتهای مختلفی چون تعریف، آرزو، دعا، ترس و تهدید بیان میکنند، با این تفاوت که در فارسی تشبیه کودک به انواع گل ها بسیار معمول است. به همین صورت، عنصر ترس و تهدید نیز از گستره و تنوع بیشتری در لالاییهای فارسی برخوردار بوده، ترس و نگرانی از تجدید فراش همسر نیز مشخصۀ زن ایرانی در گذشتهاست. بعلاوه، در لالاییهای انگلیسی عنصر خستگی مادر مشاهده نگردید. بیان دلبستگیهای اعتقادی و دلواپسیهای اجتماعی در قالب کارگفتهای اظهاری نیز از مشخصههای مشابه لالاییها در دو فرهنگ کلامی بود است. تعهد به انجام عمل و قول و قرارهایی در قبال فرزند و اعلام شرایطی که کودک ناچار به پذیرش آن باشد به ترتیب کارگفت تعهدی و اعلامی نیز در هر دو زبان با گسترۀ بیشتر در فارسی مشاهده گردید.
«لالایی های فارسی»
«لالایی های انگلیسی»
« فرهنگ کلامی»
« کارگفت ها»
2018
08
23
97
121
https://jcl.uk.ac.ir/article_2088_32f6fb542fe8ffd9415342a25d14b269.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
کشمکش سیاسی اجتماعی در شعر خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث
شهلا
شکیبایی فر
محسن
پیشوایی علوی
بیان نمایشی یکی از انواع تمهیدات ادبی به شمار می رود. شاعر معاصر به منظور عینیت بخشیدن به افکار خویش از شیوه های مختلف نمایشی بهره می گیرد.کشمکش از اساسی ترین شگردهای این فن است، زیرا به اثر ادبی بعدی دو سویه می بخشد و ارتباط آن را با زمان، جامعه و هستی میسر می کند، همچنین میان نگرش غنایی و موضوعی پیوند برقرار می سازد. وجود مشابهت های فراوان میان خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث از جمله زیستن در شرایط سیاسی اجتماعی یکسان، بهره گیری از بیان نمادین و شیوه های مختلف نمایشی ، سبب شد از منظر برون متنی و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی چگونگی به کارگیری شگرد کشمکش سیاسی اجتماعی توسط این دو شاعرهمچنین تفاوتها و شباهتهایشان در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد. بررسی اشعار حاوی و اخوان ثالث نشان می دهد که هر دو شاعر به شکل ضمنی و با عنایت به نمادهای مکانی، زمانی و طبیعی شگرد کشمکش را در مقوله های سیاسی اجتماعی به کار گرفته اند . تفاوتشان در زمینه به کار گیری این شگرد، غالبا در ارتباط با مصادیق نمادها می باشد.
ادبیات تطبیقی
درام
کشمکش
خلیل حاوی
مهدی اخوان ثالث
2018
08
23
123
144
https://jcl.uk.ac.ir/article_2089_75458a5d7102d1f37c5c3e0dc056399d.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
بررسی نقش مراکز علمی کردنشین«جزیره» در پیشبرد علوم ادبی و لغوی عصر عباسی (مطالعه موردی دیار ربیعه)
شعله
ظهیری
بررسی نقش مراکز علمی مناطق کردنشین در پیشبرد علوم لغوی وادبی در حوزة ادبیات تطبیقی مکتب فرانسه میگنجد زیرا مراکز علمی یکی از اقوام ایرانی در ادبیات ملتی دیگر تاثیرگذار بودهاست. در دورة عباسی (656-132هـ.ق) که علوم عربی وادبی بیش از هر دورة دیگری شکوفا شد با در نظر گرفتن مقتضیات وبستر سیاسی ودینی مناسب، نقش مراکز علمی مناطق کردنشین دیار ربیعه «موصل، هکاری، نصیبین، سنجار، رأس العین، اربل و جزیره ابن عمر» که جزء منطقة جزیره میباشد، در پیشبرد علوم ادبی ولغوی وشاخههای آن چون صرف ونحو، بلاغت ونقد و ...برجسته است. این نوشتار با رویکرد توصیفی- تحلیلی در صدد تبیین نقش سازنده وجایگاه حقیقی این مراکز در اعتلای علوم لغوی وادبی در عصر عباسیان است ویافتههای آن حاکی از این است این مناطق با پرورش اندیشمندان وادیبانی چون موصلیها، اربلیها و جزریها که با تالیفات ارزندة خود، منشأ تحولات شگرف شدند، در پیشرفت علوم عربی وادبی نقش به سزایی ایفا نمودند.
"ادبیاتتطبیقی"
"علوم ادبی و لغوی"
"کردها"
"جزیره"
"دیار ربیعه"
"دوره عباسی"
2018
08
23
145
164
https://jcl.uk.ac.ir/article_2090_e7a92ffc4f9339c7a57726a2e2effdd3.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
بررسی تطبیقی داستان«ماه عسل» از نجیب محفوظ با داستان «حضور» از ابوتراب خسروی
فائزه
عرب یوسف آبادی
زهرا
داور
نجیب محفوظ در داستان«ماه عسل» و ابوتراب خسروی در داستان«حضور»، به بیان وضعیت زن و شوهری میپردازند که به محض ورود به منزل خویش متوجه میشوند که افراد ناشناسی منزل مسکونی آنها را به تصرف درآوردهاند. هدف مقالة حاضر، توصیف و بررسی تطبیقی این دو اثر بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی است. نتایج پژوهش نشان میدهد که نویسندة دو اثر از لحاظ شیوة آغاز داستان روشی مشابه را برگزیدهاند؛ همچنین هر دو داستان عربی و فارسی دارای سه شخصیت اصلی است که عبارت است از یک زوج جوان و یک غریبه که منزل مسکونی آنها را غصب کردهاست. «خانه» در هر دو داستان مکانی محوری است که با مفهومِ ضمنیِ مأمنی برای انسان، در تردید قرار گرفتهاست. هر دو اثر از نظر استفاده از تکنیک زمانپریشی نیز دارای تشابه هستند؛ به این ترتیب که علاوه بر گذشتهنگری، تکنیک تداخل زمانهای گذشته و حال در هر دو اثر وجود دارد؛ علاوه بر این در بخش مشابهت در خویشکاریهای دو داستان این حقیقت آشکار گشت که از میان سی و یک خویشکاری پراپ، یازده خویشکاری و توالی آنها در هر دو داستان مشترک است. توالی خویشکاریهای طرح هر دو داستان نوعی الگوی درونی مشترک را نشان میدهد که از طریق نمایش رمزگانهای مربوط به هر خویشکاری چنین است: (B, H , C ,A ,δ , γ , λ , φ , ε , β , α ( .
ماه عسل
نجیب محفوظ
حضور
ابوتراب خسروی
2018
08
23
165
181
https://jcl.uk.ac.ir/article_2091_0cd5ab2ec8393c87aa66b04c090ca9c0.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
وحدت وجود در مثنوی مولانا و تائیه ابن فارض
مریم
فریدی
ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از سوی دیگر مولانا، خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است که زیباترین و مهمترین مضامین عرفانی در اشعار آن دو یافت می شود. جهان بینی و نگرش آن دو عارفِ بزرگ، با یکدیگر شباهت های قابل توجهی دارد و در بسیاری از موضوعات عرفانی مشابهت و مطابقت تام دارد. زیر بنا و شالودۀ اعتقادشان بر "وحدت وجود" و ادراک آن است. نظریۀ "وحدت وجود" از مهمترین مباحثی است که در عرفان از دیر باز مطرح بوده است، تا زمانی که ابن عربی در قرن هفتم آن را، به صورت حکمی و فلسفـی بیان کرد. بنابراین اندیشۀ این دو عارف بزرگ از جهاتی شبیه به اندیشه های ابن عربی است، با این تفاوت که ابن عربی به صورت مستدل و معقول مسألۀ "وحدت وجود" را مطرح کرده و مولانا و ابن فارض به صورت عاشقانه و با زبان شعر آن را بیان کرده اند. این دو عارف بزرگ، اگرچه هرکـدام شیوۀ خاصـی در سلوک داشته اند، ولی به یک نتیجۀ واحـد رسیده اند و آن رسیدن به وحدت از طریق عشق و شهود و فنا و... است. این امر اقتضا داشت، تا مقولۀ "وحدت وجود" و چگونگی نایل شدن به آن، در اندیشه و آثار منظوم این دو عارف شاعر بررسی و مقایسه شود.
مولوی
ابنفارض
ابنعربی
وحدت
وحدت وجود
2018
08
23
183
203
https://jcl.uk.ac.ir/article_2092_718283fd6f58d7d1c5a07f4f9fbdb0f7.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
« بررسی تطبیقی رمان حاجی بابای اصفهانی جیمز موریه و یکی بود یکی نبودجمالزاده ، با تکیه برشرق شناسی ادوارد سعید»
فاطمه
کاسی
محمد صادق
بصیری
فاطمه
رنجبر
مقالۀ حاضر به بررسی تطبیقی رمان «حاجی بابای اصفهانی» ومجموعۀ «یکی بود یکی نبود» با تکیه بر دیدگاه های ادوارد سعید که شامل گفتمان های مرکز مدارانۀ شرق شناسی وتقابل های استعاری آن است، می پردازد. رمان «حاجی بابای اصفهانی» و مجموعۀ «یکی بود یکی نبود» با تأسی از گفتمان های یک سویه و مرکز مدارانۀ شرق شناسی، توصیفی به ظاهر واقعی از پدیده های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی ارائه می دهند و با نادیده گرفتن نقاط مثبت زندگی ایرانیان و با بی توجهی به شأن وتمدن تاریخی ایرانیان، در توصیفات بدبینانۀ خود از شخصیت های ایرانی تصاویر باور پذیری ازخلق وخوی مردم ایرانی وشرقی ارائه می دهند. در واقع این دواثرازنظرشگردهای روایت، دیدگاه های خاصی از واقعیت را به نمایش می گذارندکه ازلحاظ محتوا، ذهنیت و بافت،گرایش شدیدی به گفتمان های منفی انگارانه و کل نگرانۀ شرق شناسی دارد. نقدسیاست، فرهنگ، اجتماع و به طور مشخص اخلاق ایرانی، مهمترین مضامینی است که در محتوای این دو کتاب جلوه گر شده است. سبک و تفکر محوری در هر دو کتاب به یک نحو است و روش ها و نمودهایی که برای تحقیر شرقی ها به طور عام و ایرانی ها به طور خاص استفاده شده با نظام بندی خاصی که متأثر از روایت های شرق شناسانه است، ارائه شده است.
ادبیات تطبیقی
شرق شناسی
یکی بود یکی نبود
حاجی بابای اصفهانی
2018
08
23
205
222
https://jcl.uk.ac.ir/article_2093_b096dc3a29aee3dd6e99f767dedbda43.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
تصویر رمانتیک در شعر حسین منزوی و بدر شاکر السیاب
سید اصغر
موسوی
سید حسین
سیدی
نویسندگان و شاعران گاه به دلیل اشتراکهای زبانی، مذهبی، جغرافیایی و... نقاط مشترکی در فکر و عمل دارند و گاه تنها آثار آنهاست که این نقاط مشترک را مینمایاند. حسین منزوی و بدرشاکرالسیاب را شاید بتوان از گروه دوم دانست. اگر چه این دو شاعر را نمی توان به کلی پیرو رمانتیسم دانست، بسیاری از تصاویر شعری آنان در فضای مکتب رمانتیسم تولید شده است. تصاویری که از یک سو حالات روحی، احساسات درونی و ذاتیات روانی شاعر را مهار می کنند و از سوی دیگر در انتقال احساس شاعر نقشی برجسته دارند. سیاب به دلیل اقامتی که در ایران داشته با نیما و شعر نیمایی آشنایی داشته و منزوی نیز در شعر نو بی شک به نیما نظر داشته است. در این مقاله پس از اشاره کوتاهی به زندگی این دو شاعر و بحث پیرامون مفهوم تصویر و ویژگیهای تصویر رمانتیک، به روش توصیفی – تحلیلی نمودهایی از تصویرهای شعری این دو شاعر برجسته در سه مقولهی استحاله در طبیعت و اشیاء، سایه واری و تأثیر فردیت در مبارزه بررسی شده است.
تصویر رمانتیک
منزوی
بدر شاکر السیاب
سایه واری
استحاله در طبیعت و اشیا
فردیت
2018
08
23
223
243
https://jcl.uk.ac.ir/article_2094_aee38eeafdef2b006b97747717c41492.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
مقایسۀ سبکی هجویات حطیئه و خاقانی
محمّد
غفوری فر
امید
وحدانی فر
حسن
رحمانی راد
حسین
شمس آبادی
ادبیّات تطبیقی یکی از رویکردهای نو در ادبیّات معاصر جهان است و بیتردید نقش سازنده و مؤثّری در غنیسازی ادبیّات هر ملّتی ایفا میکند و زمینههای شناخت و بهرهمندی وسیع از انواع ادبی ملل مختلف را ایجاد میکند. یکی از انواع ادبی که بسامدهای گوناگون آن در آثار بیشتر شاعران پارسیگو و عربیسرا واقع شده و آثار قابل ملاحظه و خواندنی در این نوع به وجود آورده، «هجویهسرایی» است. مقایسۀ سبکی این نوع ادبی در اشعار شاعران زبان فارسی و زبان عربی زمینهساز تبیین اشتراکات و افتراقات بین آنها میشود. پژوهش حاضر در حوزۀ ادبیّات تطبیقی بر اساس مکتب ادبیّات تطبیقی آمریکایی و با هدف بررسی مهمترین وجوه اشتراک و افتراق سبکی هجویات حطیئه و خاقانی صورت گرفتهاست. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر دیوان هر دو شاعر است. انتظار میرود، نتایج این پژوهش شناخت هر چه بهتر و دقیقتری از هجویات حطیئه و خاقانی را ارائه دهد و زمینۀ مطالعه و فهم بهتر این نوع از اشعار را در حوزۀ ادبیّات تطبیقی فراهم سازد.
ادبیّات تطبیقی
هجو
سبکشناسی
حطیئه
خاقانی
2018
08
23
245
264
https://jcl.uk.ac.ir/article_2095_982bc455f29e9f8e65fbb703fb4b8000.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
اطلاعات انگلیسی این شماره
2018
08
23
https://jcl.uk.ac.ir/article_2595_e28014a0ed4a3d7bceeff77bc2340064.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1397
10
18
نشریه ادبیات تطبیقی، شماره 18، بهار و تابستان 1397
2018
08
23
https://jcl.uk.ac.ir/article_2596_bd6d0191248dbe9a7e55864f5e37b994.pdf