2024-03-29T10:23:18Z
https://jcl.uk.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=320
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
نگاه تطبیقی به جایگاه اسب در حماسۀ شاهنامه و دیوان حماسی عنتره
مینا
پیرزادنیا
فرشته
آهیخته
طاهره
آهیخته
حماسه ها بدون درنگ، بازتابی از روند رویدادها، عناصر و موجودات طبیعی و فراطبیعی زندگی بشری هستند. دخالت و همراهی عناصر زندۀ طبیعت در کنار ادوات حماسی، تصاویر بسیار زیبایی از عظمت روح حماسه ها را منعکس ساخته است. از جملۀ این عناصر، حضور چشمگیر «اسب» و توصیفات و تصاویر آن در صحنه های مختلف حماسی- رزمی نبردهاست. حماسۀ شاهنامه بر مبنای اصل حضور خاندان های پهلوانی و ارزش عظیم اسب در کنار عناصر دیگر جنگی، تصاویر زیبایی را از این موجودخلق کردهاست. در مقابل، این عنصر با به کارگیری نسبی آن، یکی از نمودهای پرتکرار نمادینۀ جانوری و ارزش رزمی در لابه لای حماسۀ جاهلی اعراب، یعنی دیوان عنتره، است. پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی، به بررسی و مقایسۀ جایگاه اسب و جلوه های آن در دیوان شعری عنتره بن شدّاد و شاهنامۀ فردوسی می پردازد. براساس یافته های این پژوهش، توصیفات حماسی اسب و شخصیت پردازی های میدانی آن به همراه قهرمان، در ایجاد توازن قدرت از مهم ترین مضامین مشترک در این دو اثر بوده است؛ با این تفاوت که افق دید عنتره در توصیفات و تشبیهات اسب، نسبت به فردوسی، کوتاه و اشارات او به اصالت نژادی در این گونه توصیفات اندک است.
حماسه
ابوالقاسم فردوسی
عنترهبنشداد
شاهنامه
دیوان حماسی
اسب
2018
02
20
1
19
https://jcl.uk.ac.ir/article_1954_77b6448020a85a0e8f659d085e71fcf6.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
بررسی تطبیقی وحدت عرفانی در اندیشههای عطار نیشابوری و ابنعربی
فاطمه
حکیما
ناصر
محسنی نیا
عرفان خراسان از قرن سوم تا قرن ششم ه.ق. بیشترین گستردگی را در فرهنگ و ادب پارسی داشته و از قرن ششم به بعد، خاصّه از قرن هفتم، عرفان نظری با ظهور محیی الدینبن عربی گستردگی بیشتری یافتهاست. آنچه موجب شکلگیری عرفان نظری و عملی شده؛ نوع نگاه متفاوت عارفان به مقولۀ وحدت است. علیرغم پژوهشهای بسیار دربارۀ وحدت / توحید، به مسئلۀ خلق در کنار حق و تفاوت سلوک در ارتباط با مقولۀ وحدت توجه نشدهاست. براین اساس، آثار منظوم عطار نیشابوری به عنوان نمایندۀ عرفان خراسان و آرای ابنعربی در فصوصالحکم و فتوحاتمکیّه مورد مداقّه قرارگرفت و ابیات و مطالبی که وحدت یا توحید، نگاه به خلق و مراتب هستی را تبیین میکرد، استخراج و با توجه به شروح، تحلیلهای لازم به دست داده شد. حاصل آنکه در عرفان خراسان نگاه به خالق و توجه صرف به او در رأس حرکت سالک قرار دارد و در عرفان عراق، توجه به خلق و حق توأمان مورد نظر است. عارفان خراسان خلق را سراب و سایه میدانند و در عرفان ابنعربی، خلق عین حق است. از سوی دیگر، مسئلۀ دستیابی به عالیترین مرتبۀ وحدت در عرفان خراسان در جایگاه تجلی سیمرغ (مرتبۀ واحدیت در تطبیق با عرفان نظری) و در عرفان وجودی ابنعربی تعیّن احدیّت است. اساس سلوک عرفان خراسان توجه صرف به حق و نفی وجود و اساس عرفان عراق خودشناسی و پذیرش اصالت وجود است.
وحدت
نگاه تطبیقی
عطارنیشابوری
ابنعربی
عین و سایه
2018
02
20
21
39
https://jcl.uk.ac.ir/article_1953_fc13002a01da87b5c85cf2065af30d9f.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
تأثیر نگرش وحدت وجودی مآبانۀ مولانا جلال الدین بلخی در آثار یونس امره
فاطمه
حیدری
حکیمه
دبیران
منظر
سلطانی
یونس امره (720-638 ه.ق)، شاعر ترکزبان که جوانیاش، مقارن پیری مولانا بوده، از جملۀ شاعران و متصوفانی است که سخت تحت تأثیر عقاید، افکار و اشعار مولانا بوده و با تأثیرپذیری از وی، آثاری در عرفان و تصوف زبان ترکی به جای گذاشته که ضمن تقریر مجدد افکار ایشان، باب تازهای در عرفان و تصوف ترکیه گشودهاست. او، به تبعیت از مولانا، با بهرهگیری از فرهنگ عمیق کشور خود و ترکیب آن با مفاهیم عمیق اسلامی – عرفانی، توانست باب تازهای در ادبیات عرفانی ترک زبانان بگشاید. تأثیر اندیشۀ موسوم به وحدت وجودی مولانا در اندیشه و آثار یونس امره، به وضوح، قابل مشاهده است. وحدت وجود، به عنوان یکی از مباحث اصلی عرفان اسلامی که از غرب جهان اسلام به شرق آن آمده، با تمام ترکیبات وابسته به خود (از جمله توحید، تجلی ، قدیم بودن خداوند و خلق جدید) نقشی اساسی در آثار مولانا، به خصوص در مثنوی و به تبع آن، آثار یونس امره، همچون رساله النصحیه و دیوان اشعار، ایفا کرده است. پس از ترجمۀ اشعار حاوی اندیشۀ وحدت وجودی یونس امره از زبان ترکی استانبولی و تطبیق و مقایسۀ آن با اشعار مولانا، این نتیجه به دست آمدهاست که بیشک، یونس امره در ارائۀ اندیشههای خود، تحت تأثیر مستقیم مولانا بوده است.
مولانا جلال الدین بلخی
ابن عربی
یونسامره
وحدت وجود
2018
02
20
41
59
https://jcl.uk.ac.ir/article_1955_01217c97f478c52ae588993044b6fb7a.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
بررسی تطبیقی نگاه زنانه سیمین دانشور و غادةالسمان
حیدرعلی
دهمرده
سمیرا
شرفی
مقالۀ حاضر، بر درک بهتر نگاه و رویکرد زنانۀ سیمین دانشور، رماننویس مشهور معاصر ایران و غادهالسّمان، زنانه نویس نامدار معاصر جهان عرب، می پردازد. بهراستی دانشور در رمان شیرین و پرخوانندۀ «سووشون»، در تحکیم و گسترش ادبیّات زنانۀ ایران سهم بسزایی پیدا کرد و السّمان، غریزۀ زن عرب است که در شاهکارهای ادبی اش، از پس دیوارهای ستبر و کهنۀ قرون، فریاد برمیآورد. این نوشته، بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، به وجوه مشترک نگاه زنانۀ دانشور و السّمان پیببرد. در اینجا، رمان سووشونِ دانشور و اشعار غادهالسّمان، از این جنبه مورد بررسی قرارگرفته و در خلال همین بررسی، با ذکر شواهد مثال، به مطالعۀ وجوه مشترک ذهنیت زن نگرانۀ دو ادیب ایرانی و سوری، در مسائلی از قبیل زن، جنگ، عشق و... پرداخت هشده و نشان دادهشده است که در نگاه زنانه به مسائل مذکور، دانشور و السمان، با مرام و جغرافیای متفاوت تا چه اندازه به هم نزدیک و یا به نحوی شبیه هم هستند.
سیمین دانشور
سووشون
غادةالسّمان
شعر زنانه
گرایشهای زنانه
2018
02
20
61
79
https://jcl.uk.ac.ir/article_1956_b292aa7f2934dc16ab0ea8a121fa1447.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
تطبیق مؤلفههای هوش معنوی در دو رمان «سختون» و «فریاد مرا بشنو»
شهرزاد
رادمنش
هوش معنوی، به منزلۀ زیربنای باورهای فرد و متضمّن بالاترین سطوح زمینههای رشد شناختی است که در قالب رشد شخصیّتی و عاطفی نمود مییابد. کشف مؤلفههای هوش معنوی در آثار ادبیّات کودک و نوجوان، به هویّت خودپندارۀ کودک و نوجوان و باورمندی دینی آنان کمک میکند. اعتماد به تربیت و انگیزههای معنوی نیز الگویی کاربردی برای خلق آثار جدید خواهدبود، مشروط بر آنکه نیروی بالقوۀ زبان برای گسترش مرزهای عقلانی، عاطفی و تجربی لحاظ شود و ساختار کلامی متناسب با ساحت وجودی کودک خلق شود. در این جستار، دو رمان «فریاد مرا بشنو» و «سختون» را در مقابل هم قراردادهایم تا مؤلفههای هوش معنوی را در آنها شناسایی و استخراج کنیم. فراوانی این گزارهها در این دو اثر، با روش تحلیل محتوا و مقایسۀ معنایی بررسی شدهاست. اینکه آیا میتوان از ادبیّات کودکان به مؤلفههای هوش معنوی پلی زد و میان سادگی داستانهای کودکانه و مفاهیم هوش معنوی پیوندی برقرار کرد، پرسش اساسی پژوهش حاضر است. نتایج، نشان دهندۀ آن است که این نویسندگان از دو سوی دنیا، در محتوای داستانهای خود، از مفاهیم هوش معنوی بهره بردهاند و جستارهای فکری مشابه و اندیشههای مشترک داشتهاند.
ادبیّات مقایسهای
هوش معنوی
جهان معنوی کودک و نوجوان
2018
02
20
81
105
https://jcl.uk.ac.ir/article_1957_f9cb5a6119ccb6e363065941afe3a90f.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
خوانش تطبیقی پدیدۀ جنگ در شعر شوقی و بهار
صابره
سیاوشی
این مقاله قصد دارد با مطالعۀ توصیفی-تحلیلیِ شعر دو شاعر برجستۀ معاصر پارسی و عربی، بهار و شوقی و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، به سنجش و بررسی چگونگی انعکاس پدیدۀ «جنگ»، به عنوان یک آسیب اجتماعی در شعر این دو شاعر بپردازد. چارچوب نظری بحث، تلفیقی از سؤالات اصلی، تبیین اهمیت موضوع، پیشینۀ پژوهش و شناخت نامه ای از دو شاعر مورد مطالعه است. هدف نیز آن است که جستار حاضر، به دریافت تازه ای از شباهت ها و تفاوت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دو کشور ایران و مصر در عصر مشروطۀ ایرانی و نهضت عربی دست یابد. برخی نتایج نشان می دهد که توصیه به خودداری از جنگ افروزی، در شعر هر دو شاعر وجود دارد؛ چگونگی بازتاب پدیدۀ جنگ در شعر دو شاعر، بهمیزان فراوانی، تحت تأثیر محیط، فرهنگ، نژاد و جغرافیای آنهاست؛ پیامدهای جنگ از دیدگاه دو شاعر، مواردی تقریباً یکسان هستند.
جنگ
شعرمعاصر فارسی و عربی
ادبیات تطبیقی
شوقی
بهار
2018
02
20
107
131
https://jcl.uk.ac.ir/article_1958_f36f7fcdfaead25199fbd297ba6cd460.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
تحلیل تطبیقی برخی مضامین عاشورایی در شعر معاصر ایران و جبل عامل
سید مهدی
نوری کیذقانی
فرشته
زارعی
جبل عامل، منطقه ای است در جنوب لبنان، مشرف بر دریای مدیترانه که تا حدود فلسطین امتداد دارد و شامل شهرهای صور، صیدا، بنت جبیل، نبطیه و...است. ساکنان جبل عامل، شیعه هستند و اشتراکات دینی و اعتقادی زیادی با مردم ایران دارند و ازآنجاکه آنها نیز مانند ایرانیان، زیر سلطۀ استعمار و تجاوزات دشمنان قرار داشتهاند، شباهت های زیادی میان اشعار عاشورایی شاعران دو منطقه وجود دارد. در ایران، سرنگونی نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی، فصلی جدید در شعر عاشورایی معاصر گشود و جریانی نو در سرایش آثار مذهبی و عاشورایی پدید آورد که تنوع و گستردگی آن، در هیچ دورانی وجود نداشته است. از سوی دیگر، در جبل عامل نیز حضور استعمارگران و تجاوزات پیدرپی رژیم صهیونیستی و مقاومت مردم لبنان در برابر آنها، سبب شده است تا شاعران، بیشازپیش به شعر عاشورایی بپردازند. در این مقاله، سعی شده است که مهمترین مضامین مشترک عاشورایی در شعر معاصر دو سرزمین، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
عاشورا
شعر معاصر
ایران
جبل عامل
2018
02
20
133
159
https://jcl.uk.ac.ir/article_1959_2b4c0978ca4c8a76bc308fe1fc12c8e8.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
بررسی و تطبیق کهن الگوی آنیما در شعر بدرشاکر السیّاب و قیصر امین پور
عباس
گنجعلی
نعمان
انق
براساس نظریات روانشناس سوییسی، کارل گوستاو یونگ، ضمیر ناخودآگاه جمعی، میراثی است بازمانده از دوره های نخستین نیاکان بشر که در ذهن هر انسانی وجود دارد. در این ناخودآگاه جمعی، تصاویر ازلی و مفاهیم مشترک جهانی وجود دارند که یونگ، آنها را «کهن الگو» مینامد. مهمترین کهن الگوها از نظر او، سایه، نقاب، آنیما و آنیموس هستند. آنیما شاید مهم ترین این کهن الگوها باشد که به شخصیت زن پنهان در وجود هر مردی اطلاق میشود. این کهن الگو، در تمامی آثار ادبی جهان مشاهده می شود وشاعران و نویسندگان، آثار ادبی خود را با الهام گرفتن از آن غنا بخشیده اند. بدر شاکر السیّاب و قیصر امینپور نیز از شاعرانی هستند که با الهامگرفتن از این کهن الگو، احوال درونی خود را آشکار نموده اند. در پژوهش حاضر، به بررسی وتطبیق این کهن الگو در شعر این دو شاعر، با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی پرداخته می شود. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که حضور آنیما، یکی از مهم ترین تکیه گاه های عاطفی این دو شاعر بوده است که با توجه به شرایط متفاوت فرهنگی و جغرافیاییشان، به گونه های متفاوتی در اشعار آنها ظهور یافته است.
بدر شاکر السیّاب
قیصر امین پور
آنیما
وفیقه
همسر
2018
02
20
161
182
https://jcl.uk.ac.ir/article_1960_8ed3a797acd1fe30685c1ae0e27360eb.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
بررسی تحلیلی و تطبیقی سوگآئینهای لُری و کُردی با سنت سوگواری در شاهنامه
نجم الدین
گیلانی
مرتضی
اکبری
سیاوش
یاری
یکی از سنّت هایی که قدمت دیرینه ای دارد، سنّت سوگواری برای درگذشتگان است. این سنّت، به دلیل حس نوع دوستی، قدردانی و سپاسگزاری انسان ها از بستگان خود و کسانی که در راه وطن کشته شدهاند، از آن دسته آیین های ماندنی است که با گذشت زمان، نه تنها فراموش و منسوخ نشده که بر اعتبار و جایگاه آن افزوده شده است؛ اقوام کرد و لر نیز به عنوان دو قوم ایرانی، در طول تاریخ همواره پاسبانان و حافظان خوبی برای بسیاری از آداب و رسوم باستانی بوده اند و هستند و در این مناطق، سنّت سوگواری برای بزرگان و قهرمانان، به همان سبک و سیاقی که در ایران باستان بوده است و در شاهنامۀ فردوسی دیده می شود، اجرا می شود و در مواردی، مانند مدّت ایّام سوگواری، سیاهپوشی، روی خراشیدن، موی کندن، خاک بر سر ریختن، سوگ سروده ها و...، در مناطق لر و کردنشین با شاهنامۀ فردوسی، شباهتهایی وجود دارد. در این جستار، سعی شده است که با استناد به منابع و روش توصیفی –تحلیلی، به بررسی تطبیقی سوگ آئین های لری و کردی با سوگواری در شاهنامه پرداخته شود.
سوگواری
شاهنامه
سوگ آئین های لری
سوگ آئین های کردی
سیاه پوشی
سوگ سروده
2018
02
20
183
205
https://jcl.uk.ac.ir/article_1961_a15321cec6639627619fa605f1bdd938.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
مقایسه ماهیت پری در ایران باستان با ماهیت آن در ادبیات فارسی
لقمان
محمودپور
ماهیت پری در منابع و مراجع فارسی، مبهم و درهمآمیختهاست. یونانیان، ایرانیان دورة باستان و ایرانیان بعد از اسلام، هرکدام باورهای خاصی در باب پری داشتهاند. تداخل این باورها، سبب ابهام ماهیت و مدلول پری در اذهان گردیدهاست. هدف این نوشتار، بهدستدادن تصویری روشن از ماهیت پری است که به درک و فهم بیشتر و صحیحتر از متون ادبی و دینی و تاریخی کمکخواهدکرد. برای این کار، مدلول این واژه از قدیمترین ایام تا دورة جدید، در منابع مربوط مورد مطالعه قرارگرفته و مدلول و ماهیت آن در دورة باستان و مدلول و ماهیت و معانی حقیقی و مجازی آن در ادبیات فارسی، نشان دادهشده است. بر این اساس، «پری» در دورة باستان، موجودی اهریمنی، شرور و دشمن روشنان و مزدیسنان بوده و انواعی داشتهاست. از دورة باستان و میانه که به ادبیات فارسی رسیده، از موجودی شرور و منفی به موجودی مثبت و نیکوکار تغییر ماهیت دادهاست. «پری» در ادبیات فارسی، عمدتاً بر «جنّ مسلمان» اطلاق شده که موجودی مؤمن و نیکوکار است. میتوان گفت که پری، تنها واژة بدبختی است که خوشبخت شدهاست، چراکه از تاریکی به روشنایی، از زشتی به زیبایی، از بدکرداری به نیکوکرداری و از یاوری اهریمن به پیروی از یزدان رسیدهاست. نتیجه اینکه هم آموزه های اسلامی مثبتگرا بوده و هم زبان فارسی، ظرفیت مناسبی را برای گنجاندن اندیشه ها و تصورات نو در قالب واژه های اصیل خود داشتهاست.
اوستا
متون پهلوی
ادبیات فارسی
ماهیت
پری
جن
2018
02
20
207
225
https://jcl.uk.ac.ir/article_1962_1214dbd4b9a7b462b2597b04725d97d4.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
"ققنوس" و "فینیق" در اشعار نیما و آدونیس
رضا
ناظمیان
صدیقه
حوراسفند
یعقوب
فولادی
علی اسفندیاری (نیما یوشیج) و علی احمد سعید (آدونیس)، از شاعران برجستة معاصرِ فارسی و عربی هستند که دستی بر اسطوره و رمزگرایی دارند. یکی از این اسطورهها «ققنوس» و «فینیق» است که از مشترکاتِ اساطیر ایرانی و سامی هستند. در این مقاله از شیوة توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی استفاده شدهاست؛ به این ترتیب که نخست، طرح اولیه و ویژگیهای اساطیری ققنوس و فینیق، براساس منابع اسطورهای ایرانی و سامی بیان گردیده و سپس، به مسئلة بازتولید این اسطورهها در قالب شعر نو فارسی و عربی پرداخته شدهاست. در گام بعدی، این دو اسطوره از نظر وجوه تشابه و تفاوت و چگونگی کاربردشان در جهت بیان مسائل سیاسی- اجتماعی عصر نیما و آدونیس مقایسه شدهاند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که نیما و آدونیس، اسطورة «ققنوس» و «فینیق» را بهطور نمادین و با وجه شبهی تازه، متفاوت با اشعار پیشینیان، در سروده های خود بهکارگرفته اند که هم رمز و نمادی برای خود شاعر است و هم جهت القای مفاهیمِ سیاسی- اجتماعی مدّنظر ایشان بهکارگرفته شدهاست؛ به نوعی که هر دو شاعر، از این اسطوره برای مضمونی واحد و رسالتی مشابه بهره برده اند.
ادبیاتِ تطبیقی
نیما
آدونیس
ققنوس
فینیق
اسطوره
2018
02
20
227
247
https://jcl.uk.ac.ir/article_1963_6d159a588d20b90c71746a2447c5bb9d.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
مقایسه سرگذشت مرغان در منطقالطیر عطار و سرگذشت اولیس در اودیسه هومر
علی
نوری
یوسف علی
بیرانوند
شاعران عارف گاه، برای آنکه حالات درونی و مکاشفات خود را برای مخاطبانشان بیان کنند از مفاهیم، بن مایه ها و بعضاً تمثیل های حماسی مدد جسته اند. گاه این وام گرفتن چنان آشکار است که مخاطب یقین می کند که شاعر، متنی حماسی را فراچشم داشتهاست؛ چنانکه عطار در منطق الطیر، به آثار حماسی و از جمله شاهنامه نظر داشته است. همین شباهت ها از سویی و به رسمیت شناخته شدن گونۀ نسبتاً جدیدی از ادبیات حماسی با نام حماسۀ عرفانی از دیگرسو و نیز موضوع سفر قهرمان و مراحل کم و بیش مشابه در آنها، ما را بر آن داشت تا به مقایسه و بررسی وجوه اشتراک، از جمله در ساختار روایی و بن مایه های مشترک در منطق الطیر عطار و اودیسۀ هومر برآییم. نتایجی که به دست آمد، از این قرار است: 1- هر دو کتاب از حیث ساختار روایی، مشترکات تأمل برانگیزی دارند. 2- بن مایه های مشترک زیادی در دو اثر وجود دارد. 3- کهنالگوی سفر قهرمان مورد نظر جوزف کمبل و مراحل سه گانۀ آن، در هر دو اثر آشکار و با نظر کمبل قابل تطبیق است.
منطقالطیر
اودیسه
ساختار روایی
بنمایهها
2018
02
20
249
265
https://jcl.uk.ac.ir/article_1964_cbd92bd5ab5f52c75ca9279c079e68dd.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
نشریۀ ادبیات تطبیقی، سال 9 ، شمارۀ 17، پاییز و زمستان 1396
2018
02
20
1
265
https://jcl.uk.ac.ir/article_2098_7d94c3e0e4b474522e3785a28db22b28.pdf
نشریه ادبیات تطبیقی
نشریه ادبیات تطبیقی
2008-6512
2008-6512
1396
9
17
اطلاعات انگلیسی نشریه
2018
02
20
1
265
https://jcl.uk.ac.ir/article_2099_975324308624eb640eeb58e4e9c96268.pdf